کتابهایی که تقریظ دارند هم باید نقد شوند/ نقد کتاب نشان از زنده بودن آن است
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۲۸۷۳۹
نویسنده کتاب «عملیات فریب» گفت: ناشر گمان میکند اگر کتابی نقد شود دیگر خوانده نمیشود و جذابیت و بِکر بودنش را از دست میدهد؛ اصلاً این گونه نیست و ناشر باید از این مسئله استقبال کند. حتی کتابهایی که تقریظ دارند، نباید از نقد مصون باشند.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- رضا کلیوند؛ این سالها کتابهای رنگارنگ زیاد شدهاند؛ کتابهایی که معمولاً عنوان تاریخ شفاهی را برای خود انتخاب میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانشجو: به نظر شما این تغییر زیادی در کیفیت آثاری که به عنوان تاریخ شفاهی وجود دارد از کجا نشأت میگیرد؟
قاضی: اساساً خیلی از کتابهایی که عنوان تاریخ شفاهی به خود میگیرند، تاریخ شفاهی نیستند. راه گم کرده و سمت تاریخ شفاهی آمدهاند. ادعا آنها ادعای نادرستی است و نمیتوان آنها را در بخش تاریخ شفاهی قرار داد. این مسئله به این بر میگردد که چه تعریفی از تاریخ شفاهی داریم؛ تا بتوانیم در نهایت محصول برآمده از این تعریف را با توجه با همان تعریف بررسی کنیم.
دانشجو: علت استفاده از عنوان تاریخ شفاهی چیست؟
قاضی: نویسنده و ناشر اسم تاریخ شفاهی را برای کسب اعتبار و اعتماد بیشتر مورد استفاده قرار میدهد. طوری شده است که به تعداد آدمها تعاریف متفاوت از تاریخ شفاهی داریم و هر کس تعریفی از آن ارائه میدهد و ادعای خود را هم تمام و کمال درست میداند. واقعاً فرقی بین دوغ و دوشاب در این حوزه وجود ندارد و خیلی مسائل درهم شده است.
دانشجو: چه تعاریفی برای تاریخ شفاهی ارائه میشود که همه این آثار متفاوت، تاریخ شفاهی نامیده میشوند؟
قاضی: خیلی اوقات تعاریف تاریخ شفاهی متفاوت است و متناسب با آن تعاریف، محصولاتی منتشر میشود که با هم فرق دارند؛ برای بررسی آن باید به همان تعریف از تاریخ شفاهی رجوع شود. برای مثال اگر با دیدگاه «هاروارد» در تاریخ شفاهی کتابی تدوین شود. نتیجه این میشود که اثر تولیدی بر مبنای همان دیدگاه خواهد بود. هاروارد عین گفتهها را بدون دخل و تصرف منتشر میکند و تاریخ شفاهی را همان صوت و فایل گفتگو میداند که برای دسترسی بهتر مردم به صورت مکتوب در آمده است. در این دیدگاه هیچ دخل و تصرفی در متن نمیشود و مطالعه آن اثر به معنا شنیدن همان گفتگو است. این دیدگاه و تعریف از تاریخ شفاهی را با دیدگاه حمید شوکت که نویسنده «نگاهی از درون به جنبش چپ ایران» است مقایسه کنید؛ شوکت نگاهی متفاوت به تاریخ شفاهی دارد. از دیدگاه او ما باید کار را خواندنی و داستانی کنیم. نه به معنای تخیل بلکه به معنی جذابیت و روانشدن متن برای مخاطب. محصول تولید شده به شدت به نوع تعریفی که از تاریخ شفاهی داریم وابسته است. محصول تولید شده با یک نگاه ممکن است از دیدگاه تعریفی دیگر اصلاً تاریخ شفاهی نباشد. همه این نگاهها در تدوین و محصول نهایی اثر گذار است.
دانشجو: برای افزایش کیفیت در فضای کنونی تاریخ شفاهی چه فرایندی باید صورت بگیرد؟
قاضی: نیازمند دستورالعملها و شیوهنامهها هستیم. شیوهنامهای که بنا بر تعریف ناشر تدوین شده و به آن معتقد است. نویسندگان بر این اساس توجیه شوند و آن تعریف در محصول نهایی هم خود را نشان دهد. بیشتر مراکزی که با آنها آشناییم اصلاً چنین شیوهنامههایی ندارند. البته مراکز اندکی داریم که مرکز اسناد و تحقیقات اسناد و همچنین پژوهشکده کتابخانه ملی از این مراکز هستند. در نتیجهی این آشفتگی محصولات مختلف و متفاوتی تولید میشود که عملاً نمیتوان همه را با شاخصهایی یکسان بررسی و ارزیابی کرد.
دانشجو: جایگاه نیروی انسانی و مجریان در این فرایند چیست؟
قاضی: فرض کنیم به جای تعاریف متفاوت از تاریخ شفاهی، همه یک تعریف واحد از آن داشته باشند. فرض کنیم همه در مورد تناقض روایتها نظر مشخصی دارند که باید اصلاح شود. ادغام، حذف و استفاده از پاورقی و ... میتواند شکل بگیرد. یعنی باز هم دیدگاههای مختلف ایجاد میشود و در نتیجه، وجود شیوهنامههای یکسان هم منجر به آثار متفاوتی میشود. فرض کنیم هر مجموعهای متناسب با ماموریتش و هدفش و شاخهای که در آن فعال است دستورالعمل خود را داشته باشد. به رغم بهبود اوضاع، ولی باز هم مسئلهی دیگری مطرح میشود و آن وجود مجری توانمند در این عرصه است. تسلط نویسنده و مصاحبهگر به مسئله تدوین، روش مصاحبه، ویرایش و دانش تخصصی لازم از ضروریات فعالیت در این حوزه است. عموم افراد فعال در این حوزه دانش کامل را ندارند و دانش بخشی دارند برای مثال در مصاحبه قوی، ولی در دانش تخصصی ضعیف هستند.
دانشجو: تدوین تاریخ شفاهی چه شرایطی دارد و بهبود آن چگونه شکل میگیرد؟
قاضی: در حوزه تدوین وجود مشاور بسیار مهم است. ناظر یا مشاور نماینده کارفرما برای کنترل مجری در راستای تحقق اهداف تعیینشده است. برای چنین کاری مشاورین کاربلد و زبدهای لازم است. مشاور بنا نیست فقط ایراد بگیرد. شخصی که عنوان مشاور به خود میدهد باید از کلیات فاصله بگیرد. حوزه تاریخ شفاهی از خلأ نبود مشاورین خبره رنج میبرد. این مشاورین باید بتوانند در حوزه مصاحبه و تدوین پیشنهادات اجرایی و مناسب داشته باشند. مشاور باید روحیه تربیتی و آموزشی داشته باشد. چنین افرادی بسیار اندک هستند.
دانشجو: به نظر شما افزایش کمیت منجر به کیفیت کمتر شده است؟
قاضی: بله، ولی مجبور به توجه به کمیت هستیم. رهبری میفرمایند ظرفیت ۱۰۰ برابری. یکی از معانی این مطلب این است که اگر ۱۰۰ برابر کار شود تازه میتوانیم به پوشش مطالب برسیم. ما با تاریخ شفاهی اورژانسی طرفیم. افراد دارند از دست میروند. مرگ، شهادت یا بیماریهای مربوط به حافظه یا حتی برخی اتفاقات سیاسی باعث این شرایط شده است. ولی نکته دیگر این است که از کیفیت هم غافل نشویم. چرا این صد برابری را صرفاً برای کمیت در نظر میگیریم. باید به همان اندازه به کیفیت توجه کرد و کیفیت را هم باید ۱۰۰ برابر بالا برد؛ که این امر نیاز به تعداد بالای مشاورین دارد که در دسترس نبوده و متأسفانه امکانپذیر هم نیست. در نتیجه برقراری نسبت مستقیم میان کمیت و کیفیت تقریباً ممکن نیست. بضاعت کافی برای اهتمام به کیفیت نداریم. چون افراد محدودی داریم کنترل و نظارت پایین میآید. ولی خب از تاریخ شفاهی اورژانسی هم نمیتوان گذشت و کار باید انجام شود آن هم به دلایلی که اشاره شد.
دانشجو: نقد کتاب و مشاوره در زمان تهیه کتاب چقدر میتواند برای ارتقای کیفیت کتابها مفید باشد و چه اندازه رعایت شده است؟
قاضی: برخی افراد باید کتاب را قبل از انتشار مطالعه کنند. راوی از جمله آن هاست. در آن حوزه مشخص هم فردی مسلط و متخصص باید قبل از انتشار، کتاب را مطالعه کند. از منظر تدوین و ادبیات هم فردی اهل فن باید کتاب را قبل از انتشار برررسی کند. از منظر کارفرما یا ناشر هم همین طور. این نقدها باید انجام و راهکار مرتفع کردن آنها هم بررسی شود. حتی میتواند مثل جلسه دفاعیه پروژه دانشجویان باشد. در مرکز اسناد و تحقیقات معمولاً چنین اتفاقی برای آثار تولیدشده رخ میداد.
دانشجو: جایگاه نقد پس از انتشار آثار چگونه است؟
قاضی: نقد پس از انتشار هم اهمیت دارد. ناشر باید از این مطلب استقبال کند. گفتههای منتقد را جدی بگیرد و برای آنها اهمیت قائل شود. نقد درست و علمی و حتی در دیدگاهی نقد پرت و پلا و مغرضانه هم باعث رشد است، چون باعث میشود که صاحب اثر در دفاع از اثر خود قویتر شود. حتی کتابهایی که تقریظ دارند نباید از نقد مصون باشند. این اثر ممکن است در عین ارزنده بودن ایراداتی داشته باشد. هیچ چیز نباید برای یک اثر در مقابل نقد مصونیت ایجاد کند.
دانشجو: به عنوان آخرین موضوع، موانع نقد آثار تاریخ شفاهی را چه چیزی میدانید؟
قاضی: ناشر گمان میکند اگر کتابی نقد شود. دیگر خوانده نمیشود و داستان آن جذابیت و بِکر بودنش را از دست میدهد؛ اصلاً این گونه نیست. نقد لایهای جدید را باز میکند و هنگامی که اثری نقد میشود نشان از زنده بودن آن است و ناشر باید از این مسئله استقبال کند. مانع اصلی نقد، نبودن نقد اصولی و صحیح است. نبود این نقد صحیح بسیار آسیبزاست و عدم شناخت دوغ از دوشاب را در پی دارد.
بعضاً اتفاق مضری برای کتاب و این حوزه رخ میهد. نقد باعث میشود راه درست رو به روی فعالان این حوزه قرار بگیرد. اگر این نقد شکل نگیرید، آن کتاب حتی در صورت استقبال مخاطب و الگوشدن باعث آسیبهایی خواهد شد. این درحالی است که اگر نقد این اثر انجام میشد از الگوشدن آن قسمت که مشکلاتی داشت جلوگیری میشد. برخی نویسندگان از نقدشدن واهمه دارند. گمان میکنند نقد باعث ضعف کارها میشود و از اقبال مخاطب میکاهد در صورتی که نقد تربیتدهنده و سازنده و عامل رشد نویسنده و ناشر است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: تاریخ شفاهی کتاب نقد کتاب عنوان تاریخ شفاهی تاریخ شفاهی تاریخ شفاهی کتاب هایی شیوه نامه کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۸۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ سفیر ایران به ادعای نخستوزیر دانمارک/ به نسلکشی واکنش نشان دهید
به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایسنا نامه سرگشاده افسانه نادی پور به مته فردریکسن نخست وزیر پادشاهی دانمارک منتشر شد که به شرح زیر است:
فرصت را غنیمت شمرده به اظهارات منتسب به سرکار عالی مبنی بر «ایستادن ایران در سمت اشتباه تاریخ» پس از پاسخ تلافیجویانه مشروع ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ ( ۱۳ آوریل ۲۰۲۴) نیروهای مسلح ایران به حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه پاسخ میدهم.
احتراما، یادآور میشوم که روز دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ (اول آوریل ۲۰۲۴) در حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک ایران در دمشق تعداد زیادی، از جمله هفت مستشار ارشد نظامی ایرانی که برای مشاوره به دولت سوریه در مبارزه با گروه تروریستی داعش در این کشور حضور داشتند، کشته شدند.
با توجه به مصونیت اماکن دیپلماتیک بر اساس قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای دیپلماتیک، ایران انتظار داشت که حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک از سوی همه کشورها، بویژه آنهائی که در ارتباط با احترام به حقوق بینالملل خود را پیشتاز میپندارند، و مهمتر از همه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، محکوم شود.
مایه تاسف است که برخی از کشورها، اگرچه به طور مستمر خواستار خویشتنداری و کاهش تنش «برای جلوگیری از گسترش درگیری» بوده اند، اما حمله اسرائیل که دقیقاً مغایر با فراخوانها برای خویشتنداری، و تعمدا به قصد فراگیر کردن جنگ در منطقه با کشاندن ایران به جنگ با متحدان اسرائیل، بخصوص ایالات متحده آمریکا، به منظور منحرف کردن توجه از جنایات جاری اسرائیل در غزه بود، را محکوم نکردند.
ایران با قصد پرهیز از افتادن در این تله اسرائیل، در حالی که با سازمان ملل و سایرین در حال گفتگو و تعامل بود، بمدت ده روز حداکثر خویشتنداری را از خود نشان داد. در نهایت، و در پی عدم واکنش از سوی شورای امنیت سازمان ملل به دلیل مخالفت برخی از اعضای دائم این شورا، برای کشور من هیچ گزینه ای جز اعمال حق ذاتی دفاع از خود، براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، در مقابل نقض حاکمیت آن توسط اسرائیل باقی نمانده بود.
همچنین باید در نظر داشت که پاسخ ایران سنجیده، محدود، با اجتناب عمدی از اهداف غیرنظامی یا اقتصادی بود و تنها دو پایگاه هوایی را که در حمله به بخش کنسولی سفارت در دمشق شرکت داشتند را هدف قرار داد.
با توجه به موضعگیریهای مثبت مقامات دانمارکی، از جمله سرکار عالی، در مورد نیاز مبرم برای رعایت حقوق بشر، انتظار می رفت که واکنشی نسبت به جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل کشی در غزه و سایر نقاط فلسطین اشغالی صورت گیرد. تصاویر زنده از غزه که نشان دهنده فجیعترین ظلم - مرگ، ویرانی، گرسنگی و انسانیت زدائی – بویژه علیه زنان و کودکان، که وجدان جهان را به لرزه درآورده است، نه تنها شایسته محکومیت، بلکه سزاوار فریاد و نهیب اعتراضی است. متأسفانه، از هیچ یک از کسانی که خود را در سمت درست تاریخ میپندارند، چنین موضعگیری دیده نشده است.
بر اساس آمار روزآمد، در حملات اسرائیل به غزه از ۷ اکتبر، حداقل ۳۵۰۰۰ فلسطینی، دو سوم آنها زن و کودک، کشته و ۷۸۰۰۰ نفر زخمیشده اند. هزاران نفر مفقود هستند که گمان می رود زیر آوار مدفون شده اند، نزدیک به ۳۰۰۰۰ کودک، تعداد زیادی از آنها با جراحات ماندگار و ابدی، یتیم شده اند و بسیاری از آنها بستگانی هم برای مراقبت از خود را ندارند. ۳۸۰۰۰۰ واحد مسکونی، ۴۱۲ مدرسه و دانشگاه، ۵۵۶ مسجد، سه کلیسا و ۲۰۶ اماکن باستانی و میراث فرهنگی، و همچنین ۳۲ بیمارستان و ۵۳ مرکز بهداشتی تخریب شده اند، اما، دریغ از یک کلمه محکومیت از جانب کسانی که "در سمت درست تاریخ ایستاده اند"!
این یک واقعیت زندگی است که کشتار و ویرانی برای هیچ یک یا هیچ ملتی صلح و امنیت به ارمغان نخواهد آورد. بر اساس گزارش سازمان ملل، تنها در غزه، ۱۹۰۰۰ کودک یتیم شده اند که بستگانی هم برای مراقبت از خود ندارند. آنها چه نقشی در درگیریهای چند دهه گذشته داشته اند؟ اگر این بچهها از ادامه کشتار در غزه جان سالم بدر برند، چه انتظاری باید از آنها داشت؟ از دیگرمردم آنجا، پیر و جوان، که در تمام طول عمرشان جز اشغال، سرکوب و تسخیر و مقهورسازی چیزی ندیده اند، چه انتظاری باید داشت؟
خانم نخست وزیر!
اغلب گفته میشود که "حقیقت اولین قربانی جنگ است". اولاً، این یک جنگ نیست، یک حمله وحشیانه یک طرفه به جامعهای محصور شده و بی دفاع، عمدتا زنان و کودکان، به قصد ریشه کن کردن آنهاست. ثانیاً، اینجا نه که حقیقت، بلکه انسانیت است که قربانی شده است. حقیقت آشکار، و همان چیزی است که جهان با وحشت شاهد آن است و آن چیزی نیست جز جنایات علیه بشریت، بی سابقه در عصر حاضر و گذشته، که به طرز بیرحمانهای علیه غیرنظامیان بیگناه در حال وقوع است.
درخواست آتش بس، اما عمل نکردن به آن، دادن کمکهای غذایی، اما مخالفت نکردن با تحویل سلاح به اسرائیل برای بمباران کامیونهای مواد غذایی، نهایت تناقض اخلاقی است. عدم محکومیت این جنایات، از جمله، به اسرائیلیها کارت سفید و اختیار تام میدهد تا به کارزار نسل کشی و پاکسازی قومی غزه ادامه دهند.
بیم آن می رود که ادامه بی رویه این نسل کشی عواقب گسترده ای را نه تنها برای مردم باقی مانده غزه، بلکه برای منطقه و به تبع آن برای کل جهان در پی داشته باشد. بنابراین، بر همه دولتها، سیاستمداران، افراد صاحب نفوذ و مردم واجب است که برای توقف این قتل عام به شدت، معنادار و مؤثر تلاش کنند. چه تعداد بیشتر باید کشته شوند و چه میزان ویرانی بیشتر باید به بار آید تا متحدان اسرائیل در سمت درست تاریخ بایستند و پایان دادن به مرگ و ویرانی در غزه را خواستار شوند؟
نخست وزیر در مصاحبهای تلویزیونی گفته بود که ایران درباره پاسخ به رژیم صهیونیستی، طرف اشتباه تاریخ ایستاده است و نقش مخرب در خاورمیانه دارد.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901536